۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۰, دوشنبه

ایران و شهروندان دو تابعیتی

پس از فاجعه 57 موج عظیمی از ایرانیان به خارج از کشور رفتند تا بلکه بتوانند در شرایط مساعدی به زندگی خود ادامه دهند. کوچ نشینان به چند دسته تقسیم می شوند: گروهی که صرفاً جهت زندگی بهتر مهاجرت کردند و این گروه اساساً با سیاست و اتفاقات درون کشور کاری ندارند، گروهی دیگر فعالان سیاسی هستند، اینها خود به سه دسته عمده تقسیم می شوند، گروه اول اشخاص آزاد اندیشی هستند که با وقوع انقلاب اسلامی روزگار کنونی را می دیدند و می دانستند که دیگر داخل کشور برای آزاداندیشان جایی نیست، گروه دوم، افرادی بودند که خود انقلاب را رقم زده بودند اما پس از به قدرت رسیدن آقای خمینی و در مدت کمی خودشان مقهور حکومت شدند و به تعبیری خود قربانی ندانم کاری خود شدند، گروه سوم، از بقیه خطرناک تر و به نوعی کالای صادراتی جمهوری اسلامی محسوب می شوند، ایشان با قدرت گرفتن اپوزوسیون خارج از کشور، با ماموریت از سوی جمهوری اسلامی خارج و در قالب پناهنده به کشورهای آزاد آمدند. نقش اصلی این افراد، ظاهر شدن در نقش اپوزوسیون و جهت دهی به افکار مردم به سمت و سویی است که حکومت می خواهد. این گروه پس از ظهور تلویزیون های ماهواره ای و نفوذ و قدرت آنها میان مردم به خارج از کشور گسیل گشتند و بسیار موفقیت آمیز شبکه های پرمخاطبی چون BBC و VOA را به تسخیر خود درآوردند و از طریق اعمال رقابتی شبکه های خصوصی را از میدان به در کردند. بنابراین، امروز جمهوری اسلامی دو صدا دارد: یکی صدایی که از رسانه ها و تریبون های داخل کشور پخش می شود که مخاطب چندانی ندارد و دوم شبکه های ماهواره ای که پر مخاطب هستند. در این میان هوشیاری مردم بسیار ضروری است تا فریب سخنان این مزدوران را نخورده و از مسیر مطالبات اصلی خود خارج نگردند.

۱۳۹۷ فروردین ۲۳, پنجشنبه

اسیدپاشی، جرم بی مجازات در جامعه مردسالار

یکی از جرایمی که خصوصاً در سالهای اخیر رو به ازدیاد گذارده است، همانا «اسیدپاشی» است که در زمره «جرایم علیه اشخاص» دسته بندی می گردد. تا کنون دو دلیل عمده از سوی مرتکبین ارائه گردیده است، یکی موضوع علاقه و خواستگاری و عدم موفقیت در وصل به معشوق، و دومی موضوع عدم رعایت حجاب اجباری و به نوعی مرتکب قصد اصلاح امور را از طریق ارعاب داشته است که این مورد در فقره مربوط به اسیدپاشی اصفهان بسیار خودنمایی کرد. پیش از ورود به بحث، باید مقدمه ای را ذکر نمود که هر عمل یا ترک فعلی که جرم محسوب گردد باید واجد سه عنصر باشد: عنصر قانونی، عنصر روانی و عنصر مادی. اجمالاً عنصر قانونی یعنی وجود قانونی که فعل یا ترک فعل ارتکابی را جرم بداند، عنصر روانی نیز به بیان ساده، قصد و هدف مرتکب است و عنصر مادی، عمل یا مجموعه اعمالی است که شخص مرتکب می گردد تا جرم کامل شود. در حقوق کیفری، همچنین دانستن دو اصطلاح جرم و شروع به جرم مهم می نماید، چرا که آثار مترتب بر آنها بعضاً متفاوت است؛ شروع به جرم، یعنی اعمالی متصل و موصل به جرم است و بدون ابهام قصد مجرمانه [مرتکب] را آشکار می‌کند، حال اگر فردی در همین مرحله متوقف و ادامه ندهد، شروع به جرم صورت پذیرفته است. ماده 122 قانون مجازات اسلامی 1392 در این خصوص مقرر می دارد: «هر کس قصد ارتکاب جرمی کرده و شروع به اجرای آن نماید، لکن به واسطه عامل خارج از اراده او قصدش معلق بماند، به شرح زیر مجازات می شود:

۱۳۹۷ فروردین ۲۰, دوشنبه

جمهوری اسلامی و پروپاگاندای امنیت و دموکراسی

در سرتاسر دنیا کشوری نیست که متمسک به نفوذ رسانه برای پیشبرد اهداف سیاسی خود نگردد و جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست، ارائه تصویری که سیاسیون می خواهند از طریق رسانه ها و القای آن به ذهن مخاطبان اگر اصلی ترین کارکرد رسانه ها نباشد، یکی از مهم ترین آنها است. در این میان آنچه جمهوری اسلامی را متمایز می کند، عدم اقبال و اعتماد عمومی به رسانه های تحت مدیریت ایشان است. در تمام طول عمر جمهوری اسلامی، از نخستین روزها تا کنون، یک موضوع به وضوح خودنمایی می کند: انقلاب هنوز تمام نشده، شاه شخصی فاسد بود و مردم همه فقیر بودند، پس از انقلاب دموکراسی حاکم، فساد برچیده و همه چیز آرام است و ما تنها کشور در منطقه بلکه جهان هستیم که مسئولینی صادق، خداشناس و حرفه ای داریم و مردم در رفاه به سر می برند. در سطح جامعه موضوع به گونه ای دیگر است و کیست که نداند تمام آنچه ادعا می شود، فقط ادعا است و صحت ندارد از کودکان کار تا آمار بالای سرقت و زور گیری تا اسیدپاشی همه خلاف آن را ثابت می کند. به هر تقدیر، بقای جمهوری اسلامی در القای مطالب پیش گفته است که البته مخاطب چندانی ندارد.

۱۳۹۷ فروردین ۱۸, شنبه

بی هویتی، ارمغان جمهوری اسلامی برای ایرانیان

فاجعه 57 زمانی رخ داد که ایرانیان در حال بازگشت به پیشینه شکوهمند خود بودند و پس از قرنها آزادی و برابری که خود بنیانگذار آن بودند را دوباره تجربه می کردند، اصلاحات در حال انجام بود، با این حال استعمارگران و ابرقدرتها از این موضوع نگران بودند و منافع خود را در خطر می دیدند؛ افرادی که به ظاهر روشن فکر بودند، اما در باطن سرسپرده سیاست های شوروی و کمونیسم به شستشوی اذهان عمومی مشغول بودند و گویی در آن روزها، دنیا با ایران و ایرانی سر جنگ داشت. باری، جهان وطنان چپ از یک سوی، مذهبیون بی وطن سر سپرده تازی از یک سوی و تشویق های پشت پرده قدرت های خارجی از سوی دیگر، در حال ساخت سدی در برابر ملت ایران بودند تا باری دیگر ایران به «شبچراغ روزگاران» تبدیل نگردد. افیونی که در راه نابودی ایران استفاده شد، سیار قوی و مهلک بود: دین. فی الواقع ریشه های این فاجعه زمانی بنیان گذارده شد که صفویه با جعل تاریخ و ایجاد «ناسیونالیته مذهبی» سعی بر ایرانیزه کردن اسلام و پایان دادن به تلاش میهن پرستانی چون پاپک خرمدین ها و سیاوش سپیدجامه ها داشت؛ توضیح آنکه از سلسله منقرض ساسانی و فره ایزدی ایرانی دختری را انتخاب کردند و نام او را «شهربانو» نهادند و او را به ازدواج «حسین» نوه خانواده نبوی حاکم در آوردند و حاصل این ازدواج را «سجاد» امام چهارم شیعیان می دانند که پس از 20 سال از زندگی مشترک پدر و مادرش به دنیا می آید! (برای مطالعه بیشتر به کتاب «جامعه شناسی تحریفات وارده بر واقعه عاشورا، نوشته دکتر عبدالحمید ضیایی رجوع کنید) اما نکته جالب همین جاست که ایرانیان هرگز اسلام را به شکلی که بود نپذیرفتند و خود مذهبی را ایجاد کردند که بنای مخالفت با اسلام را داشت، گرچه در ظاهر قضیه پیروان خاندان آخرین پیامبر گشتند. به هر روی، در تمام مدت زمانیکه تازیان به سبب خیانت «سلمان فارسی» بر ما غالب گشتند، ایرانیان بسیاری سعی بر حفاظت و حراست از میراث گران بهای پدران ما داشتند و حتی قیمت این پاسداری را با خون دادند.