۱۳۹۶ آذر ۶, دوشنبه

جمهوری اسلامی و ادبیات لمپنیسم

١٦ - ١٧ سال پيش، زمانيكه وارد دانشكده علوم سياسى دانشگاه يو سى سنتاباربرا شدم، علاوه بر درس سياست، درس هاى ديگرى نيز گرفتم؛ از جمله اين درس ها اين بود كه اساتيد بر ظاهر ما بسيار حساس بودند و همواره مى گفتند، شما بناست قشرى شويد كه دولت و مردم آمريكا را نمايندگى كنيد، نمى توانيد هر نوع آرايش يا لباسى كه مى خواهيد بر تن كنيد، روى راه رفتن، نشستن، صحبت كردن و خلاصه اين قبيل مسايل بسيار حساس بودند، جالب اينكه دانشكده مهندسى كه ساختمان كنارى ما بود، دانشجويان در گرماى سانتاباربرا با شلوارك و ركابى مى آمدند ولى ما اجازه نداشتيم گره كراواتمان را شل كنيم، يا روزى كه بى حوصله بوديم، با صورت نتواشيده و نامرتب سر كلاس حاضر شويم.