منتشر شده در کیهان لندن
بار دیگر هفتم آبان ماه و روز بزرگداشت کوروش کبیر فرا
رسیده است و رژیم غاصب جمهوری اسلامی انیران که پایه و اساسش بر گریه و زاری
استوار است و پرستش و بزرگداشت تازیان متجاوز به خاک و اجداد ما که ناگزیر دستشان
به خون ایرانیان آغشته بوده است، را تبلیغ می کنند ولی هرگونه حرکت به سوی
ناسیونالیسم و هویت ایرانی را تهدیدی برای موجودیت خود می دانند، دست به کار شده
است تا از حضور ایرانیان در مقبره کوروش کبیر جلوگیری کنند، مبادا لحظاتی طعم خوش
شادی و اتحاد را بچشند.
اهمیت کوروش کبیر از آنجا مشخص می شود که در تورات نام وی
به عنوان ناجی و رهاننده قوم یهود برده می شود و حتی در قرآن نیز از وی به نام
«ذوالقرنین» یاد می شود که کتابی در این خصوص توسط ابوالکلام آزاد به رشته تحریر
درآمده و مبسوط با آیات قرآنی ثابت شده است. اما پیش از ورود به بحث منشور حقوق
بشر، یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که درست در زمانی که آشور بنی پال دستور
می داد تا در برابرش کوهی از تخم چشم درست کنند یا فراعنه مصر برای ساخت اهرام از
بردگان استفاده می کردند، برای ساخت پارسه یا همان تخت جمشید، افراد خبره از سراسر
دنیای آن زمان به استخدام در آمده بودند که در حفاری ها به گفته پروفسور ماتیو
استپلر در کاوش هایی الواحی به دست آمده که معادل فیش های حقوقی امروزی بوده اند و
در میان این الواح فیش هایی متعلق به زنان نیز وجود دارند که متناسب با نوع کاری
که انجام می داده اند، حقوق دریافت می کردند. برخی از این زنان سرکارگرانی بوده
اند که در مواردی بیش از 100 نفر تحت نظر ایشان کار می کرده اند. به گفته دکتر
عبدالمجید ارفعی در خیلی از موارد زنان نزدیک به دو برابر یک مرد دستمزد دریافت می
کرده اند و زنان در زمان بارداری از مزایایی برخوردار بودند به نحوی که مایحتاج یک
ساله این مادران تامین می شده و از مرخصی زایمان برخوردار بوده اند.
اما منشور حقوق بشر کوروش که بر سر درِ سازمان ملل نیز هست،
واجد اهمیت فراوانی است؛ چرا که در زمان خود، چنان حقوقی را برای افراد شناسایی
کرده است که در زمانی بالغ بر 2500 سال پیش، در نوع خود بی نظیر است. این منشور که
اصل آن اکنون در موزه سلطنتی بریتانیا نگهداری می شود، حاوی نکاتی است که سبب شده
تا سازمان ملل آن را نخستین منشور حقوق بشر بنامد، از جمله اینکه در این منشور
تاکید بر احترام به ادیان و آیین های مناطقی که فتح می شوند و ممنوعیت برده داری و
آزادی تمام افراد تا حتی بازسازی اماکن مقدس ایشان می باشد. گزنفون در کتاب خود
«کوروش نامه» آورده است اگر سرباز ایرانی بود که از این دستورات سرپیچی می کرد به
شدت مجازات می شد. گرچه این کتاب بیشتر نگاهی اخلاقی به زندگی کوروش کبیر دارد تا
تاریخ نگاری ولی هرودوت نیز کوروش را پادشاهی می داند که بسیار عادل بود و در
بسیاری از لشکر کشی ها بدون جنگ و خون ریزی شهر را فتح می کرد و مردم وی را با
آغوش باز می پذیرفتند، چراکه می دانستند آزادیشان از ظلم و ستم حاکم در گرو این
تسلیم است.
اما تمام اینها متعلق به متنی است که در زمان فتح بابِل به
سال 539 پیش از میلاد باز می گردد و سرزمین پارس در تلاطم تاریخ بالا و پایین های
بسیاری را به خود می بیند، تا یورش تازیان در 1398 سال پیش و سپس مبارزات علیه
اسلام توسط ایرانیانی چون پاپک خرمدین و سیاوش سپید جامگان که شرح آن مبسوط در
کتاب وزین «دو قرن سکوت» دکتر زرین کوب رفته است. و نهایتاً با پیروزی مشروطه
خواهان و در پی آن بر سر کار آمدن دودمان پهلوی، ایران نوین پایه گذاری می شود و
در حدود 100 سال پیش ایران دارای دادگستری و قوانین نوشته می شود و گام هایی به
سوی سکولاریزم برداشته می شود. تقارن زمانی حکومت پادشاهان پهلوی با دو جنگ جهانی
تاثیراتی را بر روند نوسازی و پیشرفت ایران می گذارد. در
نظام حقوقی نوین ایران، پس از آنکه به دستور رضا شاه کبیر، دادگستری نوین پایه
گذاری گردید و ایران که به دست قاجار به ویرانه ای تبدیل شده بود و هیچ نشانه ای
از مدنیت و شکوه نداشت، به مرور از شیوه حَکَمیت و قاضی شرع فاصله گرفته، قوانین
مدون جای آنها را می گرفتند؛ قوانینی که به فراخور زمان و با فشار آخوندهایی چون
حسن مدرس ناگزیر مسائل فقهی در آنها نفوذ پیدا کردند و نظام حقوقی ایران را به
نظامی مختلط تبدیل کرد. با این حال پاره ای از احکام فقه نتوانستند به قوانین راه
پیدا کنند تا با گذار از مقررات وحشیانه و عقب مانده، به مدرنیته و موازین پذیرفته
شده حقوق بشری بیشتر نزدیک گردند، لازم به یادآوری است که اسناد جهانی حقوق بشر در
زمان شاهنشاه آریامهر، محمدرضا شاه پهلوی و پس از جنگ جهانی دوم مطرح می گردند که با برگذاری اولین اجلاس در بیستمین سالگرد تصویب و اولین
سالگرد لازم الاجرا شدن آن در تهران با حضور 48 نماینده از کشورهای مختلف،
4 نماینده ای منطقه ای و 57 سازمان غبر دولتی (NGO) برگذار گردید در سال 1347 مطرح می گردند.
با وقوع انقلاب 57 و روی کار آمدن آخوندهای مرتجع، تمام این دستاوردها در
زمینه قانونگذاری بر باد رفته و با توجه به تاکید تطابق قوانین با شرع، بسیاری از
مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض می گردد. در مقابل، جمهوری اسلامی انیران و
کشورهای مسلمان در سال 1369 «اعلامیه اسلامی حقوق بشر» را به تصویب می رسانند که
نگارنده این سطور رشته مقالاتی را در نقد و تطبیق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر
اسناد مربوطه بین المللی با اعلامیه اسلامی آن، در دست نگارش دارد و در آینده ای
نزدیک تقدیم مخاطبان خواهد شد؛ اما برای نمونه وفق ماده 10 اعلامیه جهانی و ماده
14 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی دسترسی همگان به دادگاهی عادل تضمین شده
است ولی در مواد 19 و 20 اعلامیه اسلامی این امر منوط به مقتضای شرع اسلام گردیده
است.
باری، ایرانیانی که روزگاری دور، خود مُبدِع حقوق بشر بودند، امروز در
دام رژیمی اهریمنی گرفتار آمده اند و روزی نیست که اخباری از نقض حقوق اولیه و
بدیهی بشر به گوش نرسد و نشنویم که آزادیخواهان و دگراندیشان چگونه در چنگال رژیم
«هزار بار اهریمنی تر از دیو خفته در دماوند» گرفتار می آیند و چه خون ها که به
ناحق به دستور ضحاک زمان ریخته نمی شود. سخن پایانی بیتی چند از شعر معروف سیف
فرغانی است که جان کلام را به نیکی ادا کرده و ما نیز می دانیم که راه رهایی از
براندازی می گذرد.
هم مرگ بر جهان
شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما
نیز بگذرد
ای تیغتان چو
نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان
شما نیز بگذرد
چون داد عادلان
به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما
نیز بگذرد
در مملکت چو غرش
شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان
شما نیز بگذرد
آن کس که اسب
داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما
نیز بگذرد
این نوبت از کسان
به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان
شما نیز بگذرد
پاینده ایران
زنده باد آزادی
هوشمند رحیمی
(وکیل دادگستری و حقوقدان) – 7 آبان ماه 2578
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر