در روزهای اخیر خبری بر روی خبرگزاری ها آمد که با وجود
عنوان و ماهیت فریبنده اش، نه تنها هیچ ملاک و معیار قانونی ندارد بلکه به دروغ و
بازی یی جدید می ماند. عنوان مردم فریب «استیضاح رییس مجلس» همان خبری است که
نگارنده این سطور را به فکر واداشت که چطور عده ای نابخرد به خود اجازه می دهند تا
اینگونه از عدم علم و اطلاع شهروندان سوء استفاده و براشت های سیاسی کنند؛ گرچه
این استفاده های نابجا و غلط از لغات در جمهوری اسلامی بی سابقه نیست و این رژیم
که زمام آن در دستان بی کفایت دلالان دین اسلام است تا کنون به کرات از واژگان بی
ربط در مناسبات گوناگون استفاده کرده اند و حتی بعضاً آن ترکیب یا لغت، در ان معنا
به کارکرد خود ادامه داده است، برای نمونه، رهبر موقت از اوپک گازی سخن می راند در
حالیکه او نمی داند اوپک یعنی: Organization of the Petroleum Exporting
Countries به معنای سازمان کشورهای صادرکننده نفت. به هر روی،
نمایندگان مجلس طرح استیضاح علی لاریجانی، برادر صاحب قوه مقننه را مطرح نموده
انند.
بدواً باید دانست استیضاح چیست. استیضاح یک واژه بر
گرفته از واژگان عربی است که از نظر واژه به معنای «درخواست توضیح» است، در اصطلاح
حقوقی و سیاسی به معنای پرسش رسمی نمایندگان مجلس از وزرا و رییس جمهور است که در
قانون اساسی از وظایف و اختیارات مجلس است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در فصل ششم با عنوان «قوه مقننه» در مبحث دوم تحت عنوان
«اختیارات و صلاحیت مجلس شورای اسلامی» در اصل هشتاد و نهم مسئله استیضاح هیأت
وزیران یا یک وزیر را به شرح زیر مورد پذیرش قرار داده است:
«نمایندگان مجلس شورای اسلامی میتوانند در مواردی که لازم میدانند هیأت وزیران یا هر یک
از وزراء را استیضاح کنند، استیضاح وقتی قابل طرح در مجلس است که با امضای حداقل ۱۰ نفر از نمایندگان به
مجلس تقدیم شود. هیأت وزیران یا وزیر مورد استیضاح باید ظرف مدت ۱۰ روز پس از طرح آن در
مجلس حاضر شود و به آن پاسخ گوید و از مجلس رأی اعتماد بخواهد. در صورت عدم حضور
هیأت وزیران یا وزیر برای پاسخ، نمایندگان مزبور درباره استیضاح خود توضیحات لازم
را میدهند و در صورتی که مجلس مقتضی بداند اعلام رأی عدم اعتماد خواهد کرد....»
که این مهم در ماده 222 آیین نامه داخلی مجلس نیز مورد تایید قرار گرفته است.
و اما بعد، با دانستن اینکه طبق قانون اساسی استیضاح مختص
رییس جمهور و وزراء است، باید دید آیا می توان رییس مجلس را استیضاح کرد؟ عنوان «استیضاح
رئیس مجلس» در قانون نیامده است؛ توضیح آنکه رئیس مجلس و اعضای هیأت رئیسه هر سال توسط
نمایندگان برای مدت یکسال انتخاب میشوند. در ماده 24 آییننامه داخلی مجلس، حدود اختیارات
رئیس و هیات رئیسه مشخص گردیده است ولیکن سخنی از استیضاح به میان نیامده است. البته
آنچه بدیهی است میتوان در انتخاب سال بعد به رییس مجلس رای نداد.
از سوی دیگر ماده استنادی در نامهممضی به امضای نمایندگان اشتباهی
رخ داده باشد، یعنی ماده استنادی، ماده26 باشد و نه 24. ماده 26 که در زیر میآید،
اشعار می دارد که نمایندگانی که به نحوه مدیریت جلسات توسط رئیس مجلس و یا اعضای هیات
رئیسه معترض باشند میتوانند یک تقاضای کتبی و نه استیضاح نامه را با حداقل 25 امضا
جمعآوری کنند. نکته جالب توجه اینکه حد نصاب امضاها تا 20 نفر هم کاهش یافته و اساساً
موضوع از حیز انتفاع ساقط شده است. ماده 26 آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی میگوید:
«هرگاه نمایندگان به کیفیت اداره جلسات یا سایر امور مجلس و نحوه ایفاى وظایف رئیس
یا سایر اعضاى هیأت رئیسه معترض باشند، مىتوانند طى تقاضاى کتبى با
امضاى حداقل بیست و پنج نفر و یا به درخواست کمیسیون تدوین آییننامه
داخلى مجلس، تشکیل هیأت رسیدگى به اعتراضات، مرکب از رؤساى کمیسیونهاى تخصصى و اعضای
کمیسیون تدوین آییننامه داخلى مجلس را درخواست نمایند. کمیسیون تدوین آییننامه داخلی
مکلف است ظرف سه روز نسبت به تشکیل هیأت رسیدگى به اعتراضات، اقدام نماید. هیأت اخیر
مکلف است ظرف ده روز با حضور سه نفر از منتخبان معترضان، به موضوع رسیدگى نماید. در
صورتى که اکثریت اعضای هیأت رأى بر عدم صلاحیت فرد مورد اعتراض دادند عضویت وى در هیأت
رئیسه تعلیق مىگردد. گزارش هیأت در این باره در جلسه غیرعلنى مورد بررسى قرار
مىگیرد و در اولین جلسه علنى مجلس بدون بحث به رأىگیرى گذاشته مىشود. درصورت رد
عدم صلاحیت، عضو مزبور به کار خود ادامه خواهد داد و درغیر این صورت از سمت خود مستعفى
شناخته مىشود و حق شرکت در انتخابات مجدد آن دوره را ندارد.» بنابراین طبق ماده
26 اگر نمایندگان به شیوه اداره جلسات یا اقدامات رئیس مجلس ایراداتی داشته باشند،
نمیتوانند رئیس را «استیضاح» کنند. اساساً و اصولاً با عنایت به اینکه استیضاح در
ایران به یک نوع تقابل و گروکشی تبدیل شده است، و با امعان نظر به آنچه در بالا
آمد بهکارگیری این واژه در این مورد بهخصوص، اشتباه است. نمایندگان فقط میتوانند
درخواستی را از کمیسیون تدوین آییننامه داخلی مجلس داشته باشند و این کمیسیون در مهلت
قانونی، هیات رسیدگی به اعتراضات را تشکیل دهد و آن هیات 10 روز مهلت دارد تا 3 نفر
از افرادی که به عملکرد رئیس مجلس معترض هستند را دعوت کرده و به سوالات و اعتراض آنها
گوش فرادهد و رئیس مجلس یا دیگر اعضای هیات رئیسه که مخاطب معترضان قرار دارند، در
این باره موظف به پاسخگویی هستند. در صورتی که آن هیات تشخیص داد که عمل رئیس و یا
عضو یا اعضای هیات رئیسه مجلس بر خلاف آییننامه داخلی مجلس بوده است، آنگاه رئیس مجلس
مستعفی تلقی خواهد شد. اما اکنون تعداد معترضان و امضاکنندگان نامه به حد نصاب نرسیده
یا از حد نصاب 25 نفر افتاده است. نکته بعد اینکه بحث استیضاح به طور کلی منتفی است.
در واقع نمایندگان معترض باید به ماده 26 آییننامه داخلی مجلس استناد میکردند و درخواست
تشکیل هیات رسیدگی فوقالذکر را میدادند.
به هر تقدیر می دانیم که استیضاح، سوال و تذکر در مجلس شورای
اسلامی، طبق تجربه و عملکرد نمایندگان ادوار مختلف در این باره، دوام چندانی ندارد.
در بحث جمعآوری یا پسگرفتن امضاها در استیضاح یا سوال از مسئولان، فعل و انفعالات
خاصی صورت میگیرد که بر طبق آن میتوان شرایط و حال و هوای مجلس را مورد ارزیابی قرار
داد.
نهیتاً باید مطرح شدن اینگونه مباحث از سوی یک عده معلوم
الحال فقط یک بازی سیاسی است که البته با این شیوه ره به جایی نخواهند برد و دست
رژیم حاکم برای همگان رو شده است و بهتر است برای تطهیر یا ایجاد محبوبیت دست به
کمی ابتکار عمل بزنند، گرچه باز هم بعید است اشخاص منفوری چون مافیای برادران
لاریجانی را محبوب مردم نمود و گواه این سخنم شعار مردم است که فریاد زدند: «اصلاح
طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»
وکیل هوشمند رحیمی – 14/09/1397
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر