و اما، جمهوری اسلامی بر پایه نظریه «ولایت فقیه» بنیان نهاده شده است. طبق
این نظریه کل ملت ایران عده ای صغیر در نظر گرفته شده اند که یک نفر «فقیه» که عمر
گران مایه اش را در خواندن قرآن و احکام اسلامی سپری کرده و محل درآمدش از نذورات
و صدقات و خمس و ذکات بوده است، باید برای ایشان تعیین تکلیف کند. به دیگر بیان،
سرنوشت یک کشور و مردمش در دست یک فرد با معیارهای سنجشی 14 قرن پیش از این که کار
مفیدی عملاً در زندگی انجام نداده است سپرده می شود. همانطور که پیشتر نیز آمد،
بنا بود تا پس از مرگ خمینی، شورای رهبری تشکیل گرددکه به لطف خامنه ای و با یاری
رفسنجانی، قانون اساسی اصلاح و این مورد به فراموشی سپرده شد. ممکن است پرسیده شود
که چرا خامنه ای را دیکتاتور می دانیم در حالیکه او «مرد خدا» و «اولاد پیغمبر
اسلام» است و او غیرمستقیم منتخب مردم است. در ادامه با بحث پیرامون این پرسشها
خواهیم دید که او یک دیکتاتور تمام عیار است و تمام مسایل پیش فرض افراد متعصب توهمی
بیش نیست.
الف) خامنه ای، مرد خدا و اولاد پیغمبر: با مراجعه به تاریخ می بینیم که پس از
حمله تازیان به ایران و قتل و غارت عظیمی که راه انداختند –از جمله به آتش کشیدن کتابخانه ها
با جمله معروف عمر که «اگر قرآن است، ما قرآن داریم بسوزانید و اگر قرآن نیست پس
کفر است، بسوزانید» و یا فرش بهارستان که چون تاریان نمی دانستند چیست آن را تکه
تکه و میان خود تقسیم کردند- و مردان را کشتند و به زنان و کودکان تجاوز کردند،
حاصل این تجاوزها، شدند عده ای که امروز لقب «سید» را با خود به یدک می کشند. در
آن زمان این لقب کارکرد دیگری داشت و آن این بود که همانطور که امام سوم شیعیان،
حسین نیز گفته بود، پارسیان موالی بودند و تازیان مولی، پس تازیان را باید «سید»
(آقا) خطاب می کردند و فرزندان ایشان، هرچند ولدالزنا، نیز به خاطر خون تازی در رگ
هایشان بر پارسیان ارجحیت داشتند. اما در دوران صفوی اعلام گشت که به سادات زمین
رایگان داده می شود که به ناگاه عده زیادی به جرگه «سید»ها پیوستند!
از سوی دیگر خامنه ای را مرد خدا می دانند چون درس آخوندی خوانده است! البته
این تفکر شاید تا اوایل دهه شصت خورشیدی نمود داشت، اما این روزها کیست که نداند
ایشان مرد الله هستند، همان اللهی که در تازی نامه منتسب به او، فقط تهدید به
شکنجه و آتش و دود می کند و عذاب می فرستد و حکم کشتار مردمان به دست یکدیگر را می
دهد و تنها رحمت او پس از مرگ و در بهشت او نمود می یابد که البته جای تامل دارد.
باری این مرد خدا و اولاد پیغمبر، به راستی خون تازیان وحشی 1400 سال پیش در رگ
هایش جاریست و رفتارهای او بسیار به تنها پادشاه تازی باستانی ایران، ضحاک، شبیه
است که برای مرهم بر زخم های خود، خون جوانان ایران را می ریخت، تا کاوه ای آهنگر
آمد و بساط ظلمش را برچید.
ب)
شیوه انتخاب رهبر: طبق اصل نود و یکم قانون اساسی: «به منظور پاسداری از احکام اسلام و
قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات، مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام
شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل میشود:1. شش نفر از فقهای عادل و آگاه به
مقتضیات زمان و مسایل روز. انتخاب این عده با مقام رهبری است؛ 2. شش نفر حقوقدان،
در رشتههای مختلف حقوقی، از میان حقوقدانان مسلمانی که به وسیله رئیس قوه قضاییه
به مجلس شورای اسلامی معرف میشوند و با رأی مجلس انتخاب میگردند» وفق اصول نود و
دوم و نود و سوم این عده برای مدت شش سال منصوب می گردند و البته هر سه سال به طور
میان دوره ای نیمی از این تعداد تغییر می یابند و مجلس شورای اسلامی بدون وجود
شورای نگهبان، فاقد صلاحیت است. در اصول نود و هشت و نود و نه نیز نظارت بر
انتخابات ها و همچنین تفسیر قانون اساسی از وظایف این شورا شمارده شده اند. در اصل
یکصد و هشتم، مجلس خبرگان نام برده شده ست اما از این بابت که ترتیب انتخاب و
تعداد و قوانین حاکم بر ایشان را خودشان تعیین می کنند و در واقع مجلس –با وجود ممیزی شورای نگهبان و انتخاب میان کسانیکه آن
شورا می خواهد – منتخب مردم نمی تواند برای
ایشان قانونی وضع کند. خبرگان رهبری از میان فقها انتخاب می گردند و باز در حرکتی
نمایشی، مردم پای صندوق های رای می روند تا ایشان را انتخاب کنند! در عمل صلاحیت
این فقها را خود خبرگان تایید می کند و البته در جاییکه صلاحیت را شخص خامنه ای
تایید کرده باشد، ایشان اصلا ورود نمی کنند، بنابراین این فقها در واقع با
قربالگری خودی و نسبتاً خودی کاندیدا و نهایتاً همانهایی که می خواهند در مجلس
خبرگان می نشینند. در کل دوران فعالیت این مجلس، دو تصمیم اتخاذ شده است که یکی
انتصاب منتظری به قایم مقامی رهبری در سال 64 و دیگری انتخاب خامنه ای به عنوان
رهبر موقت برای دوره یکساله بوده است. جالب اینجاست که در زمان فوت خمینی، خامنه
ای رییس جمهور، هنوز حجت الاسلام بود و به یکباره با پشتیبانی رفسنجانی، و البته
کمک های هاشمی شاهرودی ایشان به آیت الله تبدیل شدند.
ادامه دارد
وکیل هوشمند رحیمی – 24/07/1397
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر