بار دیگر به محرم و کارناوال مرگ حسین پسر علی رسیدیم، حسین از سرداران اسلامی در زمان حمله و غارت ایران بود که به یکباره از زمان صفویه که پایه های تشیع گذاشته شد، به قهرمان ایرانیان تبدیل گشت. در حقیقت حسین جانشین پاپک خرمدین و سیاوش سپیدجامه و آرش کمانگیر شد. باری به لطف صفویه ، ایرانیان و تلاش های مقابله گرانه شان با اسلام برای همیشه عقیم گردید. به هر روی ، محرم ؛ ماه سور و جشن در کشورهای عربی است چرا که آغاز سال جدیدشان است و از آن روی آن را «حرام» می خوانند که در این ماه جنگیدن و خونریزی ممنوع بوده است. این که چه چیزی سبب ساز بروز واقعه عاشورا شد مد نظر نیست و صرفاً در این مجال در پی آن می باشیم تا کذابی ها و جعلیات تاریخی را از دل این واقعه بیرون بکشیم تا متوجه شویم چرا آقای خمینی معتقد بود که اسلام را محرم و صفر زنده نگه داشته است!؟
رژیم فعلی ایران با توجه به اینکه بنیانگذاران آن از دلالان دین هستند و به تعبیر عام «روضه خوان»، ایشان مخالف هرگونه شادی هستند و مردم ایران نیز با تأسی از پیشینیان خود، مَفَرّی را برای این موضوع یافتند و آن تبدیل از مراسم سوگواری به کارناوال و فستیوال بود. کاسبان اسلام نیز با توجه به اینکه معتقدند تنها با بیشتر افسرده کردن مردم و تحمیل گریه می توانند بر گُرده ایشان بنشینند و هر ساله بر مصائب و وقایع می افزایند تا بیشتر اشک در آورند.
1.شفاعت گریه کننده بر حسین در قیامت:
یکی از مواردی که بسیار شنیده ایم، موضوع شفاعت حسین ابن علی و مادرش در قیامت از عزادارانش است و به نوعی ایشان برای کسانی که برایش زاری نموده اند در بارگاه الهی «پارتی بازی» خواهند کرد و البته رشوه نیز پیش از انجام کار رسیده است، چرا که برای مثال در چند محرم آن شخص ، «رخت غلامی» بر تن نموده است. جالب این جاست که «غلام» لقب مذکر نابالغی بوده که خدمات جنسی به اعراب ارائه می دادند. به هر تقدیر با مراجعه به تازی نامه (قرآن) می بینیم که این موضوع کاملاً رد شده است. آیه 48 از سوره بقره بیان می دارد: «و حذر کنید از آن روزی که هیچ کس به کار دیگری نیاید و شفاعت هیچ کس پذیرفته نشود، و فدا و عوض از کسی قبول نکنند، و هیچ یاری کننده و فریاد رسی نخواهند داشت» همین حکم در آیه 18 سوره یونس تکرار می شود: «و بتهایی را به جای خدا پرستش میکنند که آن بتان به آنها هیچ ضرر و نفعی نمیرسانند و میگویند که این بتان شفیع ما نزد خدا هستند بگو: شما میخواهید خدا را یاد آور سازید به چیزی که خدا در همه آسمانها و زمین علم به آن ندارد؟ خدا از آنچه شریک او قرار میدهند منزه و برتر است»
باری، همانطور که مشاهده می شود هیچ امیدی بر شفاعت احدی نباید بست که اگر قایل بدین باشیم که تازی نامه کلام الله یا همان ایزد یکتای تازی است، پس نمی توان خللی بر آن وارد نمود. پس به جاست دین داران چشم های خود را شسته و یک بار ترجمه فارسی تازی نامه را بخوانند تا بدانند هیچ گریه و زاری و هیچ فرد مرده ای در طول تاریخ نمی تواند به کمک کس دیگری برود. در این میان ، خصیصه ماوراء الطبیعه دادن به فرزندان علی و زهرا تنها یک سود را در پی داشته و آن اینکه افراد سودجو با داشتن راه فراری هرچه می خواهند می کنند و بعد در 3 شب قرآن به سر گرفتن و ده روز گزیه و خودزنی برای پسر علی مانند روز نخست تولدشان از گناه پاک می شوند!
2.زمان حقیقی واقعه روز دهم محرم:
همه ما شنیده ایم که حسین و 71 تن همراهانش در گرمای سوزان و با لبانی ترک خورده از عطش کشته شده اند. در واقع 10 محرم مصادف با 21 مهرماه 59 خورشیدی اتفاق افتاده است. در اواخر مهرماه به لحاظ پاییزی بودن آب و هوا گرما نمی توانسته چنان باشد که همگان را از پای در بیاورد.
3.هل من ناصر ینصرنی:
این جمله منسوب به حسین ابن علی است. در هیچ کدام از مراجع تاریخی این جمله نیامده است و ذکر آن فقط با یک هدف انجام می شود: گریاندن حضار. از سوی دیگر اگر روضه از آنجا آغاز می گردد که حسین ابن علی در شب نهم محرم به اصحاب خود می گوید که محاصره کنندگان در پی کشتن او هستند و ایشان هر کدام که بخواهند می توانند در سیاهی شب رفته و جانشان را نجات دهند. این قصه نیز افسانه ای بیش نیست که در کتب مورد وثوق تاریخی نیامده است و صرفاً ساخته و پرداخته ذهن افرادی است که می خواهند با این کار گریه بیشتری به چشم شنونده بیاورند و بعضاً از زمان صفویه آغاز شده است. البته آقای مطهری معتقد هستند این قصه را امویان ساخته اند تا نشان دهند که اصحاب حسین در تصمیم و انتخاب خود تا چه حد متزلزل و غش دار بودند.
3.شهربانو، نماد ناسیونالیته مذهبی:
در هیچ کدام از کتب معتبر تاریخ اسلام، تا زمان صفویه نشانی از همسر ایرانی و شاهدخت حسین ابن علی نبوده است. اما صفویه با توجه به اینکه برای تقابل با عثمانی مذهب شیعه را راه انداخت حال برای متقاعد کردن ایرانیان باید گامی بر می داشت و بنابراین از سلسله منقرض ساسانی، دختری از یزدگرد را انتخاب و او را به عقد پسری از سلسله جدیدالتاسیس نبوی در می آورند. از سوی دیگر امام چهارم شیعیان در سال 38 هجری قمری به دنیا می آید و ازدواج میان این دو در سال 18 قمری اتفاق می افتد. فاصله 20 ساله برای بدنیا آوردن تنها فرزند و وارث تاج و تخت امامان شیعه، چندان معقول نمی نماید. یکی از کارکردهای شهربانو برای گریاندن مردم ورود او به روضه هاست بدین شرح:
روضه اول زمانی ست که شهربانو پیش شوهرش رفته و به او می گوید که چون دختر یزدگرد است و چون غریب است بعد از حسین بن علی اوضاعش بد خواهد شد و حسین به او می گوید بعد از کشته شدنش ذوالجناح دنبال او رفته و او را به جای امنی خواهد برد که اسب او را به کوهی در نزدیکی شهر ری می آورد. این داستان در کتاب مجعول روضه الشهدا آمده و روضه دوم آن است که شهربانو کمربند طلایی را که پادشاهان ساسانی به داماد خود می داده اند را به همراه بقیه گنجینه خود آورده بوده که حسین در روز عاشورا آن را بسته بوده است. شگفتا که داستان پردازان حرمت استفاده از طلا در اسلام برای آقایان را فراموش کرده اند و بعد چه ها که نمی کنند تا داستان بازکردن این کمربند را از پیکر بی جان حسین تعریف کنند.
5.فتوای شریح قاضی بر کشتن حسین:
این افسانه نیز از دو منظر قابل رد است، نخست اینکه در زمان واقعه عاشورا یعنی 50 سال پس از درگذشت پیامبر اسلام، هنوز رسمی به نام صدور فتوا نیامده بوده و آنچه بوده نقل قول و احادیث از پیامبر و خلافا بوده است. از سوی دیگر از منظر ادبی و زبان شناختی ادبیات به کار رفته متعلق به زمان واقعه عاشورا نیست و بیشتر به ادبیات جدید شباهت دارد.
6.ازدواج قاسم در ظهر عاشورا:
این موضوع نیز با کتاب روضه الشهدا رواج می یابد و اساساً مورخان کتب اسلامی معتقدند حسین بن علی دختری به نامه فاطمه نداشته است تا بخواهد در آن روز به عقد پسر عمویش، قاسم بن الحسن، درآرورد. فاطمه بنت حسین حاضر در کربلا زوجه حسن متنی بوده است که شوهرش در آنجا حاضر بوده و فاطمه بنت حسین دیگری نامش در کتب تاریخی اسلامی که نام کشته شدگان و اسرا واقعه را ثبت کرده اند موجود نیست.
7.حج ناتمام برا ی جلوگیری از خونریزی در مکه:
یکی از روضه های سوزناک این است که حسین برای اینکه خونش در مکه ریخته نشود، حجش را ناتمام می گذارد، در حالی که بر اساس روایاتی که از جعفر صادق به دست رسیده بوده، ایشان عمره مفرده می کرده اند و او معتقد است چون جدش حسین می توان در حال احرام برای عمره مفرده به شهر و دیار خود بازگشت.
8.زینب، نمادی برا ی قمه زنی:
رسم قمه زنی از آنجا می آید که می گویند چون زینب سر خود را بر ستون محمل کوبید و فرقش شکافت، باید با قمه فرق خود را بشکافید. این روایت نیز تحریف است و کافی است توجه کنید که چگونه زنی که نماد ایستادگی در برابر پسر عمو زاده اش یزید با کلامش به قول ایشان لرزه بر اندامشان انداخت چگونه تا این حد ضعیف النفس می شود که فعل حرام آسیب رساندن به پیکر خود را انجام می دهد؟ از سوی دیگر شیخ عباس قمی و آقای مطهری معتقدند که در آن کارزار هیچ محملی وجود نداشته است.
9.سرها بر سر نیزه:
یکی دیگر از مسائلی که شاید بتوان گفت حقیقت است اما مورد سوء استفاده قرار گرفته است، سرهای بریده حسین و یارانش بر سر نیزه هاست. این موضوع برای لشکر پیروز کاملاً در آن زمان عادی بوده است و اتفاقی نبوده که استثناءً در واقعه عاشورا صورت گرفته باشد، چه اگر حسین پیروز میدان بود، او نیز چنین می نمود.
10.سقایت عباس در مسجد کوفه:
می گویند علی در حال ایراد خطبه بود که ناگاه حسین کوچک اظهار تشنگی می کند، عباس با شنیدن این مطلب دوان دوان رفته و کاسه ای آب برای او می آورد. علی با دیدن این صحنه گریه می کند و زمانی که علت را از او می خواهند، می گوید روزی در کربلا آب را بر حسین و اصحاب و اولادش خواهند بست و عباس در آن روز نیز چنین کند. مجعول بودن این خبر بسیار بدیهی است، علی تا پیش از خلافت منبری نداشته و با فرض که حتی در مدینه این موضوع اتفاق افتاده باشد باز حسین باید در آن زمان 30 سال سن می داشته که مشخص است فردی با این سن و سال در مجلس عام و سخنرانی پدرش هرگز چنین نمی کرده است.
11.عبور اسرا از قتل گاه:
در هیچ منبع معتبری چنین چیزی ذکر نشده و فقط در کتاب ناسخ التواریخ که نویسنده آن به خیالبافی و فساد مشهور است و اسرار الشهاده فاضل دربندی که آن نیز کتابی پر دروغ است آمده است.
12.غسل و کفن کشته شدگان بوسیله فرشتگان:
این موضوع که در حدیث موسوم به ام ایمن آمده است بر این اساس است که پس از «شهادت امام و یارانش، گروه یاز ملائکه از آسمان هفتم، به زمین می آیند. در حالی که ظرف هایی از یاقوت و زمرد با خود دارند پر از آب حیات و حله هایی از بهشت و ماده خوش بویی از بهشت می آورند و اجساد شهدا را آب حیات غسل و با حله بهشتی کفن و با ماده خوشبوی بهشتی معطر می کنند». مجعول بودن این حدیث همین قدر بس است که طبق اسلام، بدن شهید غسل و کفن نیاز ندارد و حتی قایل به حرمت غسل و کفن برای شهید شده اند ولی دفن اجساد واجب است. حال چگونه ممکن است که فرشتگان فعل حرام انجام دهند و ترک واجب کنند تا بنی اسد بیایند و بدن ها را دفن کنند؟
13.رقیه، چهارساله، خرابه شام:
تنها منبعی که این موضوع را ذکر کرده است، کتاب کامل بهایی است که هیچ منبعی برای آن ذکر نکرده، البته در کتاب الملهوف نوشته سید بن طاووس نیز داستان مشابهی ذکر شده که در آن سکینه (نه رقیه) دختر شش ساله با دیدن پیراهن پاره و خونین حسین (نه سر بریده او) می میرد. مورخان و اسلام شناسان اساساً وجود این طفل چهار ساله را رد می کنند.
14.زین العابدین بیمار:
اساساً در هیچ یک از کتب تاریخی معتبر اشارتی به بیماری امام چهارم شیعیان نرفته است و علت عدم کشته شدن او را، حذر از جنگ برای ادامه نسل امامت دانسته اند. داستان هایی مانند بستن پاهای او به زیر شکم شتر، یا «الشام! الشام! الشام!» گفتنش در پاسخ به سخت ترین قسمت واقعه عاشورا یا «ای کاش مادرم مرا نمی زاد» همه و همه زاده ذهن داستان پرداز روضه خوانان است و لاغیر.
15.مسیح در جلجتا و حسین در کربلا:
باور مسیحیان بر این است که انسان آلوده به گناه به دنیا می آید و از این روی باید غسل داده شود تا بتواند مسیحی شود، باور اسلام اما چنین است که انسان پاک و بی گناه زاده می شود. اما این موضوع در آنجا اهمیت می یابد که روضه خوانان باور دارند که همانطور که مسیح در جلجتا بر صلیب شد تا گناهان بشر بخشیده شود، حسین نیز در کربلا کشته شد تا گناهان بشر کشته شود! از سوی دیگر عده ای دیگر معتقدند چنانکه یهودا اسخریوطی به جای عیسی به علت شباهتش مصلوب شده است، در روز عاشورا نیز، حنظله ابن اسعد به جای حسین ابن علی کشته می شود و او به معراج می رود. برای رد این افسانه ها نیز کافیست به روایت امام هشتم شیعیان استناد جوییم که این بابویه می نویسد با عصبانیت فریاد زد: «دروغ می گویند. لعنت خدا بر ایشان باد. ایشان با تکذیب پیامبر خدا که گفت او کشته می شود، کافر گشته اند.
اینها تنها گوشه های کوچکی از تحریفات و افسانه پردازی هایی است که در باب عاشورا صورت گرفته است که در صورت تمایل به مطالعه دقیق تر می توانید به کتبی چون حماسه حسینی از مرتضی مطهری، تاریخ طبری، بحار الانوار، البلاذری، مقدمه ابن خلدون مراجعه کنید. اما باید بدانیم که گریه و زاری بر مرده در دین اسلام کراهت دارد ولی جمهوری اسلامی 40 سال است با تکیه بر داستان های تراژیک و قصه پردازی سعی بر استحمار و استثمار مردم داشته و به درستی این فرمان امام راحلش را سر مشق خود قرار داده که این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است، چراکه همین مهلت 40 روزه است که به ایشان اجازه می دهد تا بقای خود را برای سالی دیگر تضمین کنند. به امید روزی که به جای برپایی مراسم سوگواری و کارناوال های مرگ، آن هم برای اشخاصی که ایرانیان را دشمنان خود می دانستند و بر ما تاخته اند، جشن های شادمانی در ایران بر پا کنیم، به امید ایرانی خالی از جهل و دروغ و خرافه، به امید ایران آزاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر