به کجا چنین خرامان؟
چهار دهه از استقرار جمهورى اسلامى به خواست مردم آن زمان مى گذرد و در اين مدت زمان مى توان كشورى را آباد يا نابود كرد، کما اینکه دودمان پهلوی تقریباً در چنین زمانی از ایرانی که با فقر و بیماری دست و پنجه نرم می کرد و در هر گوشه آن شخصی داعیه رهبری داشت را به ایرانی متحد و یکپارچه و متمدن تبدیل کردند، كه دنيا به آن با ديد احترام مى نگريست تبديل كردند. تجربه در كشور ما، اما، متفاوت است كه شرح آن ذيلاً مى آيد:
١- بر خلاف تمام انقلاب هاى دنيا، هنوز در ايران عفو عمومى اعلام نشده است و هنوز نظام حاكم، دست به گريبان دشمنانى فرضی است كه در داخل و خارج فعال هستند. با گذشت ٤٠ سال بودجههاى كلان صرف تخريب نظام سابق و مقامات آن مى شود و مى توان رنگ ايران ستيزى و ضديت با مليت گرايى را در سخنان مقامات و سياسيون مشاهده نمود. حتى در حال حاضر نيز عده اى به عنوان «ضد انقلاب» محاكمه مى شوند و كوتاه سخن آنكه ملت بايد بدانند كه همواره تمام دنيا كار و زندگى خود را تعطيل نموده و مشغول تهديد و توطئه چينى عليه جمهورى اسلامى هستند. از سیاست های زیرکانه حکومت آخوندها این است که هنوز با زنده نگاه داشتن انقلاب سعی بر القای این موضوع دارند که هنوز پدیده ای تازه است و یا با عدم تکمیل قبر خمینی هنوز می خواهند زمان را بسیار کوتاه و تازه جلوه دهند.
٢- قوه قضاييه اى كه يكى از دلايل انقلاب توسط انقلابيون عنوان مى شد و از آن به «بيدادگسترى» ياد مى كردند، امروز ميان مردم كاملاً بى اعتبار مىباشد و هيچ اعتمادى به آن نيست. رياست قوه را شخصى عهده دار است كه حتى يك روز سابقه وكالت يا قضاوت در پرونده خود ندارد، سخنگوى قوه ضمن سخنرانى هاى خود همواره تلاش بر پاك دست نشان دادن قوه داشته و علت فساد را مردم و وكلا مى دانند و در اقدامى جديد، «انواع سوت» را آموزش داده اند. حال بايد پرسيد آيا شأن يك مقام قضايى است كه در يك سخنرانى اقدام به زدن سوت كند؟ يعنى اگر فردا كسى در راهروهاى قوه سوت بزند بلامانع خواهد بود؟ دادستان كل كشور نيز در سخنرانى خود از الفاظى استفاده نموده اند كه بازگو كردن آنها نيز ناپسند است. گمان نگارنده اين سطور اين است كه ايشان هنوز ادبيات ديپلماتيك با توجه به شأن جايگاهى كه در آن هستند را در اين مدت نياموخته اند.
٣- سپاه پاسداران اعلام كرده كه با همكارى بسيج مى خواهند گشت ويژه بگذارند. جالب توجه اينكه بسيج خود يكى از زيرمجموعه هاى سپاه پاسداران محسوب شده و وفق ماده ٢٩ قانون آيين دادرسى كيفرى جديد، بسيجيان: «…در حدود وظایف محول شده ضابط دادگستری محسوب میشوند» با اين كه حدود وظايف در قانون خاص بايد آمده باشد. اين قانون خاص، قانون حمايت قضايى از بسيج مصوب ١٣٧١ مى باشد كه در ماده ١ آن صرفاً جرايم مشهود را در حدود وظايف ايشان مى داند. نكته اى كه بايد بدان توجه داشت اينكه در اخبار آمده «سپاه با همكارى بسيج» كه اين مى تواند همان ايست-بازرسى هايى باشد كه هر از گاهى در گوشه و كنار شهر شاهديم. اما جرم مشهود، جرمى است كه بايد در مرعى و منظر عمومى اتفاق افتد و نه با سد معبر و تفتيش خودرو، كه خودرو حريم شخصى محسوب و تفتيش آن نيازمند حكم خاص از مقام قضايى است.
٤- خواهران اجاره اى: مدت زمانى است كه باب شده كه نظام حاكم براى تظاهرات هاى خود عده اى خانم را با تيپ و ظاهر امروزى در ازاء پرداخت مزد به تظاهرات مى آورد، على الخصوص تظاهرات هايى كه با مشروعيت نظام مانند ٢٢ بهمن رابطه دارند تا نشان دهد كه از هر طيفى طرفدار دارد. اين موضوع با چرخش هاى مجريان و بازيگران درجه ٣ و ٤ سينما و تلويزيون ادامه يافته است كه نمونه بارز آن الهام چرخنده است و در جديدترين نمود، سحر قريشى. البته طيف ديگرى نيز هستند كه اساساً از ابتدا طرفدار و انقلابى هستند ولى به لطف شبكه هاى اجتماعى، زمانى كه باد حجابشان را مى برد و آبجو به دستشان مى دهد رسواى خاص و عام مى شوند اما چه باك كه گفته اند: «با نظام باش و پادشاهى كن»
٥- از انتقادات به نظام پيشين، تمركز قدرت در يد عده اى خاص بود، در نظام حاضر اما شرايط بهتر شده و سياسيون به جهت برترى ژنتيكى حاكم بر مردم هستند و افراد با ژن برتر اگر موروثى هم حكومت كنند، باكى نيست. در حقيقت ايشان، نظام پادشاهى را نظامى باطل مى دانستند چون موروثى است ولى امامت و خلافت را صالح و مساعد به حال مردم و دموكراتيك مى دانند چون موروثى است!
در پايان بايد گفت وفق قانون اساسى جمهورى اسلامى، همه با هم برابرند ولى به قول جورج اورول در اثر جاودانه اش «قلعه حیوانات» آخوندها و وابستگان برابرترند. چنين است كه جمهورى اسلامى پس از چهار دهه حكومت و دروغ و فشار بر مردم، به جاى آنكه روز به روز دايره آزادى را بزرگ تر نمايد، عرصه را تنگ تر و جرايم جديدى مى آفريند و سعى بر كنترل بيشتر مردم مى كند و استراتژى موفق ايشان تا كنون «دشمن در كمين است» بوده، البته دشمنى فرضى
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر